مهمونی بودیم، سر میز شام مرغ آوردن یهو پسر خالم داد زد:"جونم!!! چه رون های تپلی!!! دختر داییم گفت اه من سینه دوست ندارم تو بیا سینه منو بخور من رون تو رو میخورم :|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر