۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

درذل یک بزاز اصفهونی

درد دل یک بزاز اصفهانی :
.
.
.
خانوم اومدس
پارچه خریدس
بردس بریدس
دادس دوختس
رفتس عروسی
کلی رقصیدس
قر دادس
فیس دادس
بچش روش ریدس
خودش از حولش توش گوزیدس
بردس شستس
شیکافتس
پس آوردس ! میگد : از رنگش خوشم نیومدس :خخخخخ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر