۱۳۹۱ اسفند ۵, شنبه

خب بچست دیگه ... ریدی با این جواب دادنت

پسری از پدرش پرسيد بچه چه جوری مياد توی شکم مامانش؟
پدر کمی فکر کرد. بعد گفت بيا بريم توی حياط.
به حياط رفتند پدر يکی از بته های گل سرخ رو نشون داد و گفت:
- اين بته اول يک تخم کوچيک بوده. بعد اين تخم رو تو زمين کاشتيم. بعد بهش آب داديم و بعد از مدتی بزرگ شد و حالا شده اين بته بزرگ که می‌بينی. منم تخم تو رو توی شکم مامانت کاشتم و بعد تو آمدی.
-با دست کاشتی يا با بيلچه؟
پدر کمی رنگ به رنگ شد و گفت: با يک جور بيلچه مخصوص
- پای من آب هم دادی؟
آره٬ آب هم دادم.
- با آب پاش دادی يا با شلنگ؟
پدر نگاه تندی به پسر کرد.پسر گفت چرا عصبانی شدی؟ ولي من بايد بدونم.
با شلنگ پسرم
- پدر٬ خودتون آب دادين يا مش رضا باغبون؟
بابا يک دفعه برگشت و يک چک زد تو گوش پسرش و گفت: برو گمشو پدر سوخته كره خر...!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر