۱۳۹۱ بهمن ۲۸, شنبه

یعنی مادربزرگم رید به دکتره

مامان بزرگم خیلی مریض بود و در ضمن دکتری که همیشه میره پیشش مطبش باز نبود

به هزار زحمت راضیش کردیم بره پیش یه دکتر دیگه...

وقتی رفتیم داخل،معاینه که تموم شد مامان بزرگم گفت:
آقای دکتر یه چیزی بنویس فعلأ خوب بشم تا چند روز دیگه برم پیش یه دکتر درست حسابی

دکتر o.O
من :|
مامان بزرگم -_-

7سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر