۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

آره ... خخخخخخ

یـه روز یـه دخـتـره بـود کـه یـه دوسـت پـسـر داشـت دخـتـره نـابـیـنـا بـود ...
دوسـت پـسـرشـو خـیـلـی دوسـت داشـت مـی گـفـت اگـه مـن دوتـا چـشـم داشـتـم تـا ابـد بـا تـو مـی مـونـدم...
یـه روز یـکـی پـیـدا شـد و بـه دخـتـره چـشـم داد...
دخـتـره وقـتـی تـونـسـت دوسـتـشـو بـبـیـنـه دیـد کـه اونـم نـابـیـنـاسـت گـفـت:
مـن دیـگـه نـمـی تـونـم بـا تـو بـمـونـم تـو کـور هـسـتـی، پـسـره گـفـت: ولـی مـن ازت حـامـلـه ام عـزیـزم O.o

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر