۱۳۹۲ تیر ۲۵, سه‌شنبه

مرید و بچه قرقی

آورده اند خواجه قرقی آلت برکاته در کودکی، شیخ آیت اِند بی خایت و یکی از مریدان ایشان بدید و چون همیشه شروع کرد به کیر نمودن شیخ!!! مرید که این حالت بدید شیخ را گفت یا شیخ بُکنم ادبش؟ شیخ آیت فرمود: بی خیال خواجه بچه است.... و باز بچه قرقی اُسکل نمودن ایشان از سر گرفت تا اینکه خواجه دست به پاچه خواریش گل نمود و جهت گوه کردن خویش نزد شیخ به دنبال بچه کرد و چون بچه به سوراخ کانالی برفت خواجه نیز در پی ایشان سر در کانال فرو برد،که ناگه تا کمر خود را درآن کانال مبحوس بدید... بچه قرقی داستان ما از آنسوی کانال خارج گردید و چون کون خواجه بی دفاع بدید بر وی جماعی سخت نمود و مرید مقعد دریده نزد شیخ گردید.... روز بعد دوباره قرقی کیر نمودن شیخ و خواجه شروع کرد و شیخ آیت مرید را گفت چرا ادبش نمیکنی خواجه؟ خواجه سر به زیر در پاسخ مولای خویش گفت: رهایش کن یا شیخ بچه است!!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر