۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه

فانتزی تو دبی


یکی از فانتزیام اینه که برم دوبی
یه دختر عرب پولدار عاشقم بشه
بگه بیا با من ازدواج کن تا برج خلیفه رو بهت بدم
منم باهاش ازدواج کنم
سند برجو بزنه به اسمم بعد بخواد پیشم بخوابه،
اینقد بزنمش که صدای سگ بده
بعد بگم:
ماذا تفکر الی انا عربیک سوسمار خور؟؟؟
یعنی ( در مورد من چه فکری کردی عرب سوسمار خور؟؟؟)
بعد خودمو برجمو گیتارم سوار قایق شیمو پارو زنان تو مه محو شیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر