۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

خاطره دوران مدرسه ...

یه بار کارنامم رو خراب کرده بودم، به یه مرده تو خیابون قضیه رو گفتم که بیاد خودشو پدرم جا بزنه کارناممو بگیره،یارو قبول کرد رفتیم کارنامه رو گرفتیم،یهو جلو مدیر و ناظم زاااااارت خوابوند تو گوشم که این چه وضع درس خوندنه؟! منم زارت یدونه زدم بهش گفتم به تو چه دیوث !!! ناظم گرخیده بود گفت اینا دیگه کین؟ یارو کمربندشو در اورد افتاد دنبالم تو حیاط مدرسه... خلاصه دیگه از اون به بعد کارناممو میدادن به خودم...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر