۱۳۹۱ آذر ۲۶, یکشنبه

اعتراف

کشیش یک کلیسا بعد از یه مدت میبینه کسانی‌ که میان پیشش برای اعتراف به گناهانشون، معمولا خجالت میکشن و براشون سخته که به خیانتی که به همسرشون کردن اعتراف کنند،
برای همین یه یکشنبه اعلام میکنه که از این به بعد هر کی‌ می‌خواد بیاد به خیانت به همسر اعتراف کنه برای اینکه راحت تر باشه، به جای اینکه بگه خیانت کردم بگه زمین خوردم. آخه زمين خوردن خودش مفهوم دنيا زدگي داره!!!
ازاین موضوع سالها می‌گذره و کشیش پیر می‌شه و میمیره، کشیش بعدی که میاد بعد از یه مدت میره سراغ شهر دار و بهش میگه: من فکر کنم شما باید یه فکری به حال تعمیر خیابونهای محل بکنین، من از هر ۱۰۰تا اعترافی که میگیرم  ۹۰ تاشون همین اطراف  یه جایی خوردن زمین !!!
شهردار هم که دوزاریش میفته که قضیه چی‌ بوده و هیچ کس جریان رو بهش نگفته از خنده روده بر میشه
کشیشه هم یک کم نگاهش میکنه و بعد میگه، "‌هه ‌هه ‌هه، حالا هی‌ بخند، ولی‌ همین زن خودت هفته‌ای نیست که دست کم ۳ بار زمین  نخوره باشه " !!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر