درد دل یک بزاز اصفهانی : . . . خانوم اومدس پارچه خریدس بردس بریدس دادس دوختس رفتس عروسی کلی رقصیدس قر دادس فیس دادس بچش روش ریدس خودش از حولش توش گوزیدس بردس شستس شیکافتس پس آوردس ! میگد : از رنگش خوشم نیومدس :خخخخخ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر